تلخیص
زمینه و هدف: در اسطورههای ایرانیان و هندیان از دورانی سخن به میان آمده که گرایش به امور معنوی بر دیگر امور قالب بوده است. در این دوران افسانهای انسانها عمر طولانی بیمرگی و نبود بیماریها را تجربه کردهاند اما رفتهرفته این گرایشها رنگ باخت و عامل آز و طمع، آنان را از خوی الهی خویش دور کرد و زندگی خود را صرف دانشآموختن، اندوختن مال از هر راه و به هر قیمتی و برده کردن همسایگان و همنوعان خود کردند. این عوامل باعث تغییر اعصار زندگی انسان، یکی پس از دیگری شد و آن را به مراحلی پست سوق داد و از درجات نقره و برنز به آهن رساند و اکنون همان انسان سودای بازگشت به عصر طلا و حسرت دورماندن از آرمانشهر خویش و مدینة فاضله را دارد که در شاهنامه به خوبی بازتاب یافته است.
روش ها: گردآوری دادههای این پژوهش از طریق مطالعة کتابخانهای انجام شده و با استفاده از شیوة توصیفی- تحلیلی به بیان شواهد مثال و سپس نقد آن موارد پرداخته شده است.
یافتهها: با انجام این پژوهش توانستیم شواهدی را از کتاب شاهنامه و دیگر متون ادبیات پهلوی و در ادامه از بین متون باستانی هندی بیابیم که نشان میداد عقیده به وجود چهار دورة اسطورهای در بین مردم ایران و هند، پیشینهای باستانی و مشترک است.
نتایج: در طی هزارهها، متونی که در اسطورهها و حماسههای ما پدید آمده، این اعصار ار در خود بازتاب داده و سیر دَوَرانی دارند. بدین صورت که در ابتدا انسان در عصری موسوم به طلا زندگی میکرد و در آخر نیز پس از نبردی بزرگ که در بین نیروهای خیر و شر اتفاق میافتد، بدان دوره بازخواهد گشت و شاهد حکومت فردی بزرگمنش یا یکی از خدایان خواهد بود که در اسطورههای ایرانی در قالب کیخسرو و در هند در قالب ویشنو خود را بروز میدهد.
کاظمی ، علی رضا . (2022) تحلیل تطبیقی اعصار چهارگانة طلا، نقره، برنز و آهن در ایران و هند, Anahita, volume 9, Anahita.
-
Views
341 -
Downloads
50
پچھلا مقالہ